مادري که تو را با شيره ي جان بزرگ کرده.
پدري که همه عمر براي آسايش تو کار کرده.
دوستي که در زمان سختي، همه جوره پاي تو ايستاده.
و تو.
حالا.
اگر يک حرف نامربوط به مادرت بزني.
جلوي جمع!.
اگر آبروي پدرت را ببري.
در محله!.
اگر زيرآب دوستت را بزني.
در محل کار!.
و تو.
اگر دوباره، کارت را گير آنها بيفتد.
و با همه ي بدي ات.
بروي سراغ همان ها.
که اين همه بدي بهشان کردي.
بنظرت!.
بنظرت. با تو . چه مي کنند؟
که او هر روز زير پاهايت.
لگد ميکني.
قلب پدري را که از مادر. به تو مهربا تر است.
از دوست، رفيق تر!. و باز هم . کارت گير او مي افتد.
هر روز . و باز. به سراغش ميروي. و باز . او . و باز او. و باز او!.
و باز تو. و باز تو . و باز تو!.
که اگر اين گونه نبود که ما دوستدار اصلاح کار شما ( عاشق شما) هستيم و به شما نظر لطف و رحمت داريم.
از توجه و التفات به شما ( به دليل کارهاي ناپسندتان ) احتراز مي کرديم.
درباره این سایت