بسم الله النور


آقاجانم اجازه!


سلام يا ايها العزيز من
سلامي که بر آمده از نفس هاي آخر يک روز جمعه است .
سلامي که برآمده از تنگي نفس هاي يک منتظر است .
سلامي که در اين روز هاي سرد بوي عطر گل نرگس ميدهد .
 چه کنم که قطار کلمات ديگر در اين زمان هاي آخر
در غروب اين روز ها گنجايشي براي کلمات پر از التهاب ندارند .
سنگيني کلمات از شرم از حد خود گذشته  است
اين سرگشتگي محض
اين نکند ها.
اين اگر ها و اي کاش ها
يا حسرتي علي ما فرطت
اي کاش بيشتر دوستت داشتم خيلي بيشتر .
يعني ميشود .
ميشود که اين نگاه گناه آلود آغشته به بغض
يک روزي
جايي
درست در گوشه کوچه سرگشتگي، تکيه زده بر ديوار حسرت، رخ يار ببيند .
متي ترانا و نراک
اي کاش بيشتر دوست تان داشتم و دل به غيرتان نمي دادم!
شايد اگر ياد قنوت نماز شبتان مي افتادم
مومن تر ميشدم .
يعني ميشود من را ميان آن چهل مومن .
آه .
مرد غريب کوچه هاي مدينه اين روز ها
چگونه چشم هايم به دنبال همه باشد جز شما
بس که نديدمتان  .
نگرانم من و ديگر مدعيان عشق تان تاريخ را به فراموشي بسپاريم!
کوچه، در، مادر
تنهايي کريم اهل البيت عليهم السلام
نواي نازک برآمده از ناي بريده خون خدا
نکند ز ياد ببريم دستان بسته دختر امير المومنين
که اگر ز ياد ببريم، سربازي تان را فراموش خواهيم کرد! سربازي منجي عالم بشريت.


هيهات اگر کربلا باز تکرار شود!


ديگر نه کربلا تکرار ميشود و نه ديگر دست اميري بسته مي شود.


دعايمان مي کنيد که از سربازي تان غافل نشويم!


سرباز .
فرماندهي لشکر تان


فرماندهان همچون سلمان، مقداد و. که سمعا و طاعتا مطيع امر ولي شان بودند.


همان هايي که لبخند رضايت بر لبان مولايشان اميرالمومنين سلام الله عليه مي نشاندند.
آقاجان به يتيمي فرزندانتان رحم کنيد
يا ابانا استغفر لنا


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

موج باران pickuptoon مدرسه شاد naghash Jeffrey عسل کافه خلیل